نجاتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزادی، استخلاص، خلاصی، خلاص، رستگاری، رهاییفراغ ۲. رستن، رهیدن ≠ اسارت، درگیری
ناتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحال، بیزور، درمانده، رنجور، زبون، سست، ضعیف، عاجز، علیل، کمزور، مریض، نحیف، نزار ۲. عنین ۳. فرسوده، قاصر، کاهل، کمجثه ≠ توانمند
ناتوانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحالی، درماندگی، رخوت، سستی، ضعف، عجز، کمزوری، نازورمندی ۲. عنن ≠ توانمندی