تقصیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثم، بزه، جرم، حرج، خبط، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت، وبال ۲. قصور، کوتاهی ۳. عیب ۴. کوتاه کردن، ۵. سستی ورزیدن، کوتاهی کردن، قصور ورزیدن ۶. خطا کردن
تقدیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرنوشت، قدر، قضا، مشیت الهی، مقدر ≠ تفویض ۲. امتنان، تشویق، سپاسگزاری، ستایش، قدردانی ≠ توبیخ ۳. قسمت، نصیب، طالع، بخت ۴. مرگ، اجل ۵. عاقبت کار، فرجام
تقدیرگرافرهنگ مترادف و متضادقدریمشرب، قدری، قدریه، جبریمسلک ≠ تفویضگراقدریمشربی، جبریمسلکی ≠ تفویضگرایی
تقریرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابراز، اظهار، بیان، گفتار ≠ تحریر، ترقیم ۲. اقرار، خستو ۳. ادا، تلفظ ≠ تحریر، ترقیم ۴. بیان کردن، اظهار کردن، گفتن، سخن راندن ≠ نوشتن ۵. اقرار کردن، خستو کرد