431 مدخل
پنهانماندن، پوشیده ماندن ≠ ظاهر شدن، فاش شدن
غده
پنهان، پوشیده، سر، مجهول، مختفی، مخفی، مستور، مکنون، نهفته ≠ آشکار، مکشوف
پنهان کردن، مخفی نگاه داشتن، نهفتن، مستور داشتن ≠ عیان گشتن، آشکار شدن
آشیان، لانه