تغابنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیانمندی، زیان، ضرر، غبن ۲. تزویر، حیله، خدعه، دغا، دوال، فریب، فسون، کید، مکر، نیرنگ ۳. افسوس، تاسف، غبن ۴. زیان کردن، زیانمند شدن ۵. غفلت کردن، غفلت ورزیدن
تغافلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهمال، بیتوجهی، بیخبری، تسامح، چشمپوشی، سستی، سهلانگاری، غفلت، مسامحه ۲. چشمپوشی کردن، غفلت کردن، غفلت ورزیدن
تغافل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. غفلتورزیدن، غافل ماندن ۲. چشمپوشی کردن، سستی کردن، اهمال ورزیدن، مسامحه کردن، تسامح کردن