9 مدخل
تحلیل، گوارد، ، هضم
اخلالگر، اشکالتراش، جلوگیر، مانع، مخل
اخلال، اخلالگری، اشکالتراشی، جلوگیری، ممانعت
تربیت، دلالت، راهنمایی، رهنمونی، هدایت ≠ اضلال
۱. بزرگ، کاپیتان، مبصر ۲. بزرگتر، مسنتر ≠ کهتر