کارآزمودهفرهنگ مترادف و متضادباتجربه، حاذق، خبره، قابل، کارآمد، کاردان، کارکشته، مجرب ≠ بیتجربه، تازهکار
بدروزگارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدبخت، بدحال، تبهروزگار، تیرهروز، سیهروز ≠ بهروز، نیکروز ۲. خبیث، شریر