26 فرهنگ
2 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
انفجار
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. ترکیدن، جوشش، غلیان، فوران ۲. شکافتن
انفکاک
فرهنگ مترادف و متضاد
انفصال، پراکندگی، تفکیک، جدایی، فک، گسستگی، گسیختگی