سوافرهنگ مترادف و متضاد۱. بجز، جدااز، جداگانه، جز، علیحده، غیراز ۲. منتزع، وا، جدا ۳. برابر، معادل، یکسان
سوا شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جدا شدن ۲. متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن ۳. یکدیگر را ترک کردن ۴. انتخابشدن، گزیدهشدن، دستچین شدن