معنی gt gt | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

جلف

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بیوقار، تهیمغز، سبک، سبکسر، سخیف ۲. بیباک، خودسر ۳. خودآرا، خودنما ≠ سنگین، متین

بیتکلف

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بیتعارف، خودمانی، بیپیرایه، ساده ۲. رک، صریح ≠ متکلف

تکلف

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اشکال، تجمل، تشریفات ۲. تعارف ۳. رنج ۴. سرسنگینی ۵. بهخود رنج دادن ۶. خودنمایی کردن

متکلف

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. پرتکلف، تکلفآمیز ۲. نامطبوع ۳. ثقیل، سخت، شاق ۴. متظاهر ≠ مطبوع، بیتکلف

مکلف

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. عهدهدار، متعهد، مسئول، واداشته، مجبور، موظف ۲. بالغ