برخوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. تماس، دیدار، ملاقات ۲. رفتار، سلوک، معامله ۳. اصابت، التقا، تلاقی ۴. زدوخورد ۵. مشاجره (لفظی)، درگیری ۶. اصطکاک ۷. تصادم، تصادف ۸. شیوه رفتار
برخورد کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برخوردن، به هم رسیدن، ملاقات کردن ۲. تصادف کردن، تصادم کردن ۳. تلاقی کردن، مصادفشدن
برخوردارفرهنگ مترادف و متضادبهرهمند، بهرهور، رستیخوار، کامیاب، متمتع، متنعم، محظوظ، مستفید، مستفیض، منتفع ≠ محروم