یارفرهنگ مترادف و متضاد۱. جانانه، جانان، دلبر، دلداده، دلدار، محبوبه، محبوب، معشوق، نگار، ول ۲. حبیب، خلیل، دوست، رفیق، صدیق، محب ۳. صحابه، مصاحب، معاشر، همدم، همراه، همصحبت، همنشین ۴
خاویارفرهنگ مترادف و متضاد۱. نوعی ماهی استروژن، نوعی سگ ماهی، اوزونبرون، داراکویی ۲. تخمنمک سود، ماهی استروژن