چشمسفیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحیا، بیآرزم، بیشرم ۲. پررو، گستاخ ۳. لجباز، لجوج، یکدنده ۴. حرفنشنو، خودرای، خودسر
چشمفرهنگ مترادف و متضاد۱. دیده، عین ۲. دید، رویت، نظر، نگاه ۳. امید، انتظار، توقع ۴. عزیز، گرامی ۵. چشمزخم ۶. حدقه