متفقمتفق شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. متحدشدن، یگانه شدن، همرای گشتن، همداستان شدن ۲. عزم کردن، مصمم شدن
متحدمتحد شدنفرهنگ مترادف و متضادهمراهشدن، یکی شدن، متفق شدن، یگانه شدن، یکصدا شدن، همپیمان شدن، همرای شدن، همعهد گشتن