بیگانهفرهنگ مترادف و متضاداجنبی، خارجی، غریب، غریبه، غیر، متنکر، ناآشنا، ناشناس، نامحرم ≠ آشنا، خودی، محرم
متفقمتفق شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. متحدشدن، یگانه شدن، همرای گشتن، همداستان شدن ۲. عزم کردن، مصمم شدن
متحدمتحد شدنفرهنگ مترادف و متضادهمراهشدن، یکی شدن، متفق شدن، یگانه شدن، یکصدا شدن، همپیمان شدن، همرای شدن، همعهد گشتن
خودمانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشنا، محرم، خودی ≠ بیگانه، غریبه، نامحرم ۲. بیتکلف، خودحال، یکرنگ ≠ متکلف ۳. صمیمی ۴. صمیمانه، بیتکلفانه، خودحالانه ≠ رسمی ۵. خصوصی، محرمانه ۶. انتیمشدن ۷. ب