کلاًفرهنگ مترادف و متضادتمام، تماماً، جمعاً، جمله، جمیعاً، سراسر، کاملاً، مجموعاً، مطلقاً، همگی، همه، یکسر ≠ جزئاً
همهفرهنگ مترادف و متضادتمام، جمع، جمعاً، جملگی، جمله، جمهور، جمیع، عام، عامه، عموم، عموماً، کل، کلاً، مجموع، هر، همگان، همگی، یکسر