باندفرهنگ مترادف و متضاد۱. جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات ۲. خطسیر، گذرگاه، ۳. فرودگاه، مطار ۴. نوار، رشته، لفافه ۵. موجرادیو، طول موج ۶. هر یک از بلندگوهایسیستم صوتیتصویری
ست کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. همآهنگ کردن، یکدست کردن، همرنگ کردن، همخوان کردن ۲. تنظیم کردن، میزان کردن
مطلقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزاد، بیقید، رها ۲. تام، تمام، کامل ۳. یکدست، یکسره ۴. خالص ۵. مجرد ≠ مقید
مونتاژفرهنگ مترادف و متضاد۱. سوار کردن ۲. نصب کردن قطعات مختلف یک دستگاه (رادیو، تلویزیون، کامپیوتر) ۳. کنار هم چسباندن (فیلم)