15 مدخل
آهسته، آهستهآهسته، رفتهرفته، کمکم، نرمنرمک ≠ یکباره، یکهو
بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یکدفعه، یکمرتبه، یکهو
۱. سکته ۲. بغتتا، ناگهان، یکهو ۳. ناگهانی
یهودی، قبطی
عالم، دانشمند (یهودی)