گناهفرهنگ مترادف و متضاداثم، بزه، تقصیر، جرم، جنایت، حرج، خبط، خطا، ذنب، زلت، سیئه، کبیره، معصیت، منکر ≠ حسنه
خوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادیم، بساط، سفره، سماط ۲. مهمانی، پذیرایی ۳. رباط، کاروانسرا ۴. مائده، طعام، غذا، خوراک ۵. طبق، طبق مائده ۶. خار، علف هرزه، گیاه