گولفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابله، ابله، احمق، پخمه، کمعقل، کمهوش، کندفهم، نادان، وغب ۲. بامبول، ترفند، حقه، خدعه، غبن، فریب، فند، کلک، نیرنگ
بازی دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرم ساختن، غافل نگاه داشتن، مشغول ساختن ۲. فریب دادن، گول زدن، نیرنگ زدن ≠ بازیخوردن