گورفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرامگاه، بارگاه، تربت، خاکجا، رمس، ضریح، قبر، لحد، مثوی، مدفن، مرغزن، مرقد، مزار ۲. دشت، صحرا ۳. گورخر
مسموع افتادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شنیده شدن، مسموع شدن، به گوش رسیدن ۲. پذیرفته شدن، مورد قبول قرار گرفتن
سقطفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندک، کم، کمارزش ۲. گوشه، ناحیه ۳. خطا، سهو، غلط، لغزش، اشتباه ۴. دشنام، سخنزشت، فحش، ناسزا ۵. تباه، ضایع، نابود ۶. درگذشتن، مردن، هلاکشدن ۷. بیمقدار، خوار،
وارفرهنگ مترادف و متضاد۱. سان، شبه، گون، وش ۲. گز، یارد ۳. عادت ۴. آیین، راه، رسم، روش ۵. دوره، موسم، نوبت