گورفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرامگاه، بارگاه، تربت، خاکجا، رمس، ضریح، قبر، لحد، مثوی، مدفن، مرغزن، مرقد، مزار ۲. دشت، صحرا ۳. گورخر
طرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، زلف، کاکل، گیسو، گیس ۲. کرانه، حاشیه، کناره، گوشه ۳. کنگره ۴. بارانگیر ۵. جبهه، ناصیه ۶. تازیانه، ۷. تارهای حاشیه دستار و جامه
مرقدفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوابگاه ۲. آرامگاه، تربت، حرم، خاکجا، ضریح، قبر، گور، لحد، مدفن، مزار ۳. تختروان ۴. مهد، گهواره ۵. تابوت
چاق شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. فربه شدن، گوشتالو شدن ≠ لاغر شدن ۲. پروار شدن، پرواری شدن ≠ لاغر شدن ۳. بهبود یافتن، بهشدن، معالجه شدن