معنی گوشزد | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

تذکردادن، تفهیم، خاطرنشان

استماع، اصغا، شنود

اعلام، تفهیم، حالی، گوشزد، متذکر، یادآور

فریبدادن، گولزدن، مخاتلت

۱. فریفتن، گولزدن، فریب دادن ۲. منحرف ساختن، ردگم دادنآدرس عوضی دادن ۳. ترک کردن، رها کردن، واگذاشتن

۱. فریفتن، گولزدن ۲. خام کردن ۳. شیرینزبانی کردن، مداهنه کردن، چاپلوسی کردن، تملق گفتن (بهمنظور سوءاستفاده یا فریفتن)

بازیدادن، فریفتن، گولزدن