گمشدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیگم، گمنشان، مفقود، مفقودالاثر، ناپدید ۲. خودباخته ۳. تباهشده، ضایع، نابود ≠ یافته
سردرگم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مردد شدن، دودل شدن ۲. گیج شدن، کلافهشدن ۳. راه گم کردن ۴. سرگردان شدن ۵. کلافه شدن