گشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تفرج، تفریح، تماشا، سیاحت، سیر، گردش، گشتن، هواخوری ۲. پاسبانی ۳. تبدیل، تغییر ۴. تفحص، جستجو
گشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرسهزدن، چرخیدن، دورزدن، سیاحت کردن، سیر کردن، طواف، گردش کردن، گردش ۲. تبدیلشدن، شدن، گردیدن
تلقیحفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبستنی، باروری، بارورسازی، لقاح ۲. آبلهکوبی، واکسیناسیون ۳. مایه زدن، واکسن زدن ۴. گشن دادن، گشنسازی ۵. آبستن کردن