معنی گشاده دست | واژه یاب

جست‌وجوی هم‌آوا

باسخاوت، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم ≠ خسیس

۱. رحب، فراخ، گشاد، مبسوط، منبسط، وسیع ۲. باز، مفتوح ≠ بسته

۱. بزرگ، بسیط، پهن، جادار، فراخ، فسیح، گشاده، متسع، واسع، وسیع ۲. فرج، گشایش ۳. ظفر، فتح ۴. خوشی، سرور ≠ تنگ، ضیق

افتتاح، باز کردن، گشودن، ≠ بستن

فراخنا، فراخی، وسعت ≠ تنگی، ضیق

۱. باز، مفتوح، وا ۲. گشاده، منبسط

بخشایشگر، بخشنده، سخی، گشادهدست، معطی، واهب ≠ بخیل

بخشنده، بذال، سخاوتمند، سخی، کریم، گشادهدست ≠ خسیس

باهمت، بخشنده، جواد، جوانمرد، سخی، کریم، گشادهدست، مکرم، واهب ≠ خسیس

بخشنده، بلندهمت، جواد، جوانمرد، راد، سخاوتمند، کریم، گشادهدست، لوطی، مکرم، نبیل، واهب، وهاب ≠ خسیس

۱. بلندنظری ≠ کوتهبینی، کوتهنظری ۲. بلندهمتی، گشادهدستی ≠ کمهمتی