30 مدخل
ارسال، اعزام، روانه، فرستادن
انفصال، پارگی، جدایی، گسستگی ≠ اتحاد، اتصال، پیوستگی
پاره کردن، قطع کردن، گسستن، ≠ پیوستن، متصل کردن
بریده، پاره، دریده، قطع، گسسته، منفصل، منقطع، ≠ متصل
۱. اعزام، گسیل ۲. راهی، رونده، عازم
۱. ایفاد، فرستادن ۲. اعزام، روانه، گسیل
ارسال، روانه، سوق، فرستادن، گسیل ≠ احضار
بازار، بازارچه، تیمچه، راسته، اعزام، گسیل
ارسالداشتن، اعزام، ایفاد، راهی کردن، صدور، گسیل