گساردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشامیدن، نوشیدن ۲. زایل کردن، زدودن، ستردن، محو کردن ۳. سپری کردن، طی کردن
سایه گستردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سایه افکندن، سایه انداختن، سایه کردن ۲. پوشاندن، پنهان کردن ۳. تحت حمایت قراردادن
بساطفرهنگ مترادف و متضاد۱. فرش، گستردنی ۲. اثاث، اثاثیه، اسباب، دستگاه، لوازم، متاع ۳. ادیم، خوان، سفره ۴. عرصه، میدان ۵. مجلس، محفل، محضر ۶. پهنه، عرصه، گستره