معنی گستاخی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

بیباکی، بیپروایی، بیحیایی، بیشرمی، پررویی، جراءت، جسارت، شوخی، وقاحت

بیآزرم، بیادب، بیباک، بیپروا، بیحیا، بیشرم، پررو، جسور، دریده، شوخدیده، شوخ، غره، فضول، لجوج، متهور، نافرهیخته، نامودب، وقیح

بیادبانه، بیباکانه، بیمحابا، تهورآمیز، جسورانه، دلیرانه، لجوجانه، متهورانه

۱. آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور ۲. بعث، بیداری، جنبش، قیام

بیحیایی، بیشرمی، گستاخی ≠ حجب، حیا

۱. دلیری، گستاخی ۲. دلیری کردن، گستاخی کردن

پردهدری، دریدگی، گستاخی، نامحرمی

بیپروایی، تهور، جرات، جسارت، دلاوری، زرنگی، شجاعت، شهامت، گستاخی، نترسی ≠ ترس، جبن

بیباکی، تهور، جسارت، شجاعت، گستاخی، نترسی ≠ ملاحظهکاری، محافظهکاری