طاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. آینده ۲. عارض، عارضی ≠ ذاتی ۳. گزنده، گذرا، غیرمقیم ≠ متوطن ۴. روان، جاری، ۵. مسافر
هارفرهنگ مترادف و متضاد۱. دمان، دیوانه، غضبناک، متغیر ۲. سرمست، مغرور ۳. گزنده، پاچهگیر ۴. گردنبند، مروارید ۵. گردن ۶. گوشتفاسد ۷. سرگین، فضولات
مضراتفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیانها، ضررها، خسرانها، مضار ۲. آسیبها، گزندها، صدمات، صدمهها ≠ منافع، فواید