گرداندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهگردشدرآوردن، پردادن، چرخاندن، حرکتدادن ۲. برگردانیدن، تحریف کردن، تغییردادن، دگرگون ساختن، منحرف کردن
گرانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثقیل، سنگین، وزین ۲. پرقیمت، قیمتی، گرانبها ۳. سخت، شدید ۴. بزرگ، سترگ، عظیم ۵. انبوه، بسیار، زیاد، فراوان ۶. دشوار، صعب، مشکل ۷. تحملناپذیر، زننده، غیرقابلت
گرانبهافرهنگ مترادف و متضادارجمند، ارزشمند، ارزنده، باارج، باارزش، بهادار، پرارزش، پرقیمت، پرقیمت، ثمین، قیمتی، گران، گرانقدر، گرانقیمت، گرانمایه، مهم، نفیس ≠ بیاهمیت، کمبها، کمقیمت
گرانجانفرهنگ مترادف و متضاد۱. پوستکلفت، حمول، سختجان ۲. بخیل، پست، لئیم ۳. پیر، سالخورده، کهنسال ≠ سبکروح