معنی گداز | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

ذوب، میعان

ذوب، ذوبان

۱. دندان، نیش ۲. کلبتین، گازانبر ۳. علف ۴. بخار

۱. رختشو، سپیدشو، قصار، لباسشو ۲. آبدارک

حل، گداز، گداختگی، گدازش، مذاب، وارفتگی، ≠ انجماد

امیرزاده، شاهزاده ≠ گدازاده

۱. گداختگی، گداز ۲. مذاب ۳. روانی

۱. تجزیه ۲. تضعیف، گدازش، محوسازی ۳. حل کردن، گشودن، ۴. هضم کردن ۵. حلیت، روایی ۶. حلال سازی ۷. حلال شمردن، روا داشتن ≠ تحریم

۱. ذوب، گداختن، گدازش ۲. آب، محلول ۳. باز کردن، فیصله دادن، گشودن ۴. تحلیل ۵. جواب، پاسخ، جوابیابی ۶. مستحیل ≠ عقد