خوشاندامفرهنگ مترادف و متضادخوشترکیب، خوشریخت، خوششکل، خوشقدوقامت، خوشقامت، خوشگل، خوشهیکل، متناسب ≠ بدقواره، بدهیکل، بداندام
مبتذل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهابتذال کشاندن، بیارزش کردن، بیمحتوا کردن ۲. عامهپسند کردن، عوامپسند کردن