135 مدخل
اعمی، ضریر، کلیل، نابینا ≠ بینا
جریان
کمهوش، کندفهم
۱. مسابقه ۲. دو ۳. دوره ۴. مسافت ۵. مجعد
علیالعمیاء، ناسنجیده، نسنجیده ≠ حسابشده
۱. آتشگاه، تنور ۲. شهرستان، شهر، ناحیه ۳. آبکند، مسیل
کورسو زدن، تابیدن (نور ضعیف)، سوسو کردن
کوری، ضرارت ≠ بینایی
از کورهدر رفتن، برآشفتن، خشمناک شدن، عصبانیشدن، غضبناک شدن، متغیر شدن
اعمی، کور، نابینا ≠ بینا
تنگنا، کورهراه