ضربفرهنگ مترادف و متضاد۱. زدن، شکنجه، ضربت، کوب، کوفتن ۲. جرح، زخم ۳. تنبک ۴. تالی، شبیه، مانند، مثل، همتا ۵. صنف، قسم، گونه، نوع ۶. چوله ۷. عجز ۸. قرینه
سابیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ساییدن، سودن ۲. کوبیدن، نرم کردن ۳. سوهان زدن، صیقلی کردن ۴. زدودن ۵. پاک کردن، جلا دادن، صیقل دادن، براق کردن
ساییدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سابیدن، سودن ۲. خرد کردن، کوبیدن، نرم کردن ۳. سوهان زدن، صیقلی کردن ۴. زدودن ۵. جلا دادن، صیقلدادن ۶. مالیدن
ساییدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سابیده، سوده ≠ ناسوده، نساییده ۲. کوبیده، نرم ۳. سوهانزده، سوهانخورده، صیقلی ۴. زدوده