37 مدخل
ایکاش، بو، کاشکی، لیت
آشیانه، بیت، خانه، سرا، عریش، کلبه، لانه، مقام، منزل
حراثت، زراعت، زرع، فلاحت، کشاورزی، کشت
زراعت، غرس کردن، فلاحت، کشتن، نشا کردن، نشاندن
۱. کشت، کشته، مزروع ۲. غرس، نشانده
کاش، کاشکی
۱. ظرفیت کاشت(زمین)، بذرافکن ۲. بذرپاش ۳. دستگاهبذرپاش
خمپاره، ماده منفجره (کاشتهشده درزمین)
بایر، نامزروع ≠ کاشته، مزروع
غرس کردن، کاشتن، نشاندن