589 مدخل
چشمه
راحل، مهاجر
جبل، کوه، کوهسار، کهسار، کهستان
قصیرالقامه، کوتاهقد ≠ دیلاق
تنگنظر، کوتاهبین، کوتهفکر، کوتهنظر
کوه طور
کوشیدن، جدیت به خرج دادن، کوشش کردن، سعی کردن