31 مدخل
۱. کارآمد، موثر ۲. صاجبمقام ≠ بیکاره
اجبار، کراهت، گوی، نفرت
بچه، نوزاد
۱. چربی، روغن ۲. پینه ۳. چرک، ریم، وسخ
اکراهاً، بااکراه، جبراً، ناچار، ناخواسته
بزغاله، بچه بز، بز کوچک، کهره ≠ بره، قوچ
کارهای نیک، اعمالخیر، اعمال حسنه ≠ سیئات
کارهای بد، منکرات، ناشایستها ≠ حسنات، معروفات
کارهای سخت، اموردشوار، امور خطیر
عضله، کره، مایچه