178 مدخل
ارض، اقلیم، خطه، دیار، سرزمین، شهر، قلمرو، مرزوبوم، ملک، ملکت، مملکت، ولایت
جهانگیر، غالب، کشورگشا، مملکتگیر
۱. رفتار، عمل، فعل ۲. خو، رسم، عادت
ایکاش، بو، کاشکی، لیت
احترام، تعظیم، تکریم، حرمت، سلام
عالمگیر، فاتح، کشورستان، همگانی ≠ جهاندار
سرزمین، شهر، کشورملک، مدینه، مملکت
فاتح، قاهر، کشورستان
۱. مملکتها، کشورها ۲. ایالات، ایالتها ۳. ولایات، ولایتها
خاک، سرزمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، منطقه، ناحیه، ولایت