16 مدخل
عزلتنشین، گوشهگیر، معتزل، معتکف
۱. اعتزال، اعتکاف، دوری، عزلت، کنارهجویی ۲. استعفا، تقاعد
کنارهگیری کردن (ازشغل، مقام)، استعفا دادن
استعفاکننده، کنارهگیرنده، استعفاکرده
برکناریخواهی، بیکاری، کنارهگیری
۱. بازنشستگی، کنارهگیری ≠ اشتغال ۲. تعامل ۳. توقف ۴. درنگی، سستی
تنها، عزلتطلب، عزلتجو، کنارهگیر، گوشهگیر، گوشهنشین، مجرد، معتزل، منزوی