کمالفرهنگ مترادف و متضاد۱. استغنا، بلوغ، پختگی، رسایی، رشد ۲. بینش، حکمت، فضل، فضیلت، معرفت ۳. آدابدانی ۴. اعلیدرجه، تام، تمام، تمامیت
کالفرهنگ مترادف و متضاد۱. خام، نارسیده، نارس، نرسیده ۲. خم، خمیده ۳. درهم، ژولیده ۴. آبکند، سیلگاه، مسیل ۵. جا، مقام، مکان
براعتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگواری ۲. برتری، تفوق ۳. فضیلت، کمال ۴. بلاغت، فصاحت، شیوایی ۵. برهمگان تفوق یافتن، بهکمال رسیدن، فضیلت یافتن، کمال یافتن ۶. غالب آمدن