بستنفرهنگ مترادف و متضاد۱. فراز کردن، قفل کردن، کلون کردن ≠ باز کردن، وا کردن گشودن، ۲. تعیین کردن، مقرر کردن، منعقد کردن ≠ فسخ کردن ۳. گره زدن ۴. سد کردن، مسدود کردن ≠ آزاد کردن، باز
چفتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بست، زرفین، قلابپشت در، کلون، لنگر ۲. تنگ، چسبان ۳. استوار، محکم، سفت ۴. دم، بیخ، نزدیک