134 مدخل
برزیگر، حارث، دهقان، زارع، کشاورز
۱. آدمکشی، قتلعام، قتل ۲. ذبح، سلاخی، قربانی، نحر ۳. محاربه
سلاخخانه، مسلخ
جالیز، فالیز، مزرعه
۱. حراثت، حرث، زراعت، زرع، کاشت، کشاورزی ۲. کاشته ۳. کشتن، کاشتن
حراثت، زراعت، زرع، فلاحت، کشاورزی، کشت
۱. عمل، کار ۲. پیشه، حرفه، شغل ۳. حاصل ۴. زراعت، کشت
کشف کارخلاف یاتوطئه (درحینانجامآن)، غافلگیری
۱. برزگری، کشاورزی، فلاحت، کشتکاری، کشتگری ۲. کاشتن، کشت کردن، کشتن
حراثت، زراعت، کاشت، کشاورزی، کشتکاری، کشتوزرع
برزکار، برزگر، برزهگر، دهقان، زارع، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر ≠ ارباب