18 مدخل
برزیگر، حارث، دهقان، زارع، کشاورز
۱. حراثت، حرث، زراعت، زرع، کاشت، کشاورزی ۲. کاشته ۳. کشتن، کاشتن
۱. عمل، کار ۲. پیشه، حرفه، شغل ۳. حاصل ۴. زراعت، کشت
۱. برزگری، کشاورزی، فلاحت، کشتکاری، کشتگری ۲. کاشتن، کشت کردن، کشتن
حراثت، زراعت، کاشت، کشاورزی، کشتکاری، کشتوزرع
برزکار، برزگر، برزهگر، دهقان، زارع، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر ≠ ارباب
برزگر، دهقان، زارع، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر ≠ مالک، ارباب