کریهالمنظرفرهنگ مترادف و متضادبدشکل، بدصورت، بدگل، بدنما، بدهیئت، زشت، زشتروی، کریهمنظر ≠ چشمنواز، زیبا
کمینهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حداقل، دستکم ۲. کمتر ۳. اینبنده، اینجانب، بنده، حقیر، رهی ≠ بیشینه، حداکثر، مهینه
کریهالمنظرفرهنگ مترادف و متضادبدشکل، بدصورت، بدگل، بدنما، بدهیئت، زشت، زشتروی، کریهمنظر ≠ چشمنواز، زیبا
حدفرهنگ مترادف و متضاد۱. کرانه، مرز، کنار ۲. نهایت، انتها ۳. اندازه، مقدار، مقیاس، میزان، نصاب ۴. درجه، رتبه، مقام، منزلت ۵. شمار ۶. سامان، اقلیم، سرزمین، زمین ۷. زمین ۸. تعزیر، مجاز