19 مدخل
اجبار، کراهت، گوی، نفرت
بچه، نوزاد
۱. چربی، روغن ۲. پینه ۳. چرک، ریم، وسخ
اکراهاً، بااکراه، جبراً، ناچار، ناخواسته
عضله، کره، مایچه
۱. کره ۲. روغنحیوانیتازه
بیاراده، کرهاً، ناخودآگاه، نخواسته، نطلبیده ≠ خواسته
بارغبت، بامیل، رغبتآمیز ≠ کرهاً، متنکر
اضطرار، اکراه، الزام، جبر، زور، قسر، کره ≠ اختیار