آزمودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باتجربه، پخته، حاذق، خبره، کاردان، کارکشته، کردهکار، ماهر، مجرب، ورزیده ۲. تجربهشده، سنجیده ≠ بیتجربه
مرتدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدینبرگشته، بیدین، رافض، ترک مسلمانی کرده ۲. زندیق، کافر، مشرک، ملحد ≠ مومن