معنی کدیه | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. تکدی، سوال، گدایی ۲. عسرت

۱. خانه، سرا ۲. زبانهقفل

۱. دهبان، دهدار، کدخدا ۲. برزگر، رنجبر، زارع ۳. رئیس، ریشسفید

بد، بدگل، زشت، قبیح، ناپسند، ناخوشایند، ناگوار، نفرتانگیز، نفرتبار ≠ قشنگ

بدشکل، بدصورت، بدگل، بدنما، بدهیئت، زشت، زشتروی، کریهمنظر ≠ چشمنواز، زیبا

تمام، تمامی، جمع، همگی، همه

۱. دریوزه، دریوزگی، دریوزهگری، سوال، صدقهخواهی، کدیه، گدایی ۲. گدایی کردن

۱. تکدی، دریوز، دریوزگی، سوال، کدیه، گدایی ۲. بینوایی، تهیدستی، فقر

۱. تهیدستی، درویشی، فقر ۲. دریوزهگری، سوال، کدیهدریوزه

۱. استفهام، استفسار، پرسش ≠ پاسخ، جواب ۲. درخواست، تقاضا ۳. مساله ۴. تکدی، دریوزگی، کدیه، گدایی ۵. طلب

کلیه