بزنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهادر، جنگاور، دلاور، دلیر، شجاع، یکهبزن ≠ بخور ۲. جنگی، دعوایی، کتککار ≠ کتکخور ۳. پرزور، زورمند، قوی، نیرومند ≠ ضعیف، ناتوان
تعویلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتمادسازی ۲. اعتماد، تکیه ۳. مددخواهی، کمک خواهی ۴. زار زدن، زاریدن، زاری کردن ۵. مدد طلبیدن، کمکخواستن، یاری جستن ≠ کمک کردن، مددرساندن