کجفرهنگ مترادف و متضاداریب، پیچیده، خم، خمیده، کژ، متمایل، معوج، منحنی، مورب، ناراست، ناصاف، ناهموار ≠ راست
رفتارفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقدام، حرکت، سلوک، سیره، صفت، عمل، فعل، کردار، کنش ۲. روش، سبک، سلوک، روال، سیر، طریقه، مشی، هنجار
صفتفرهنگ مترادف و متضاد۱. نعت، وصف ۲. چونی، چگونگی، کیفیت ۳. خصلت، خو ۴. سجیه، مختصه، ویژگی ۵. عاطفه، غیرت ۶. رفتار، کردار ۷. لقب ≠ موصوف
کارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، شغل، کسب، مشغله ۲. نقش، وظیفه ۳. منصب ۴. عمل، فعل، کردار ۵. امر، ماجرا ۶. ساخت، صناعت ۷. تقدیر، سرنوشت، مرگ ۸. اتفاق، پیشامد، حادثه، ماوقع ۹. مسا