33 مدخل
مقعر ≠ محدب
۱. پوک، مجوف، میانتهی، میانخالی ۲. آشیانه
بررسی، تتبع، تجسس، تحقیق، تدقیق، تفتیش، تفحص، جستجو، کندوکاو، وارسی
۱. تفحص کردن، جستجو کردن، کاوش کردن ۲. کندن، حفر کردن، ۳. کندوکاو کردن
بار، رستوران، مشروبفروشی، میخانه، میکده
کاوشهایباستانشناسی
بازرسی کردن، کاوش کردن، وارسی کردن، کاویدن، پیجویی کردن، کندوکاو کردن
۱. کاوش کردن، بررسی کردن، جستوجو کردن ۲. تحقیق کردن، پژوهیدن
۱. فرورفته، کاو، گود ≠ محدب ۲. عمقدار، عمیق