کارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، شغل، کسب، مشغله ۲. نقش، وظیفه ۳. منصب ۴. عمل، فعل، کردار ۵. امر، ماجرا ۶. ساخت، صناعت ۷. تقدیر، سرنوشت، مرگ ۸. اتفاق، پیشامد، حادثه، ماوقع ۹. مسا
مرادفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرزو، تقاضا، حاجت، خواهش، غرض، قصد، کام، مقصد، مقصود، منظور، منوی، نیت، وایه ۲. پیر، پیشوا، رهبر، شیخ، قطب ۳. خواسته، مطلوب
برجفرهنگ مترادف و متضاد۱. شهر، ماه ۲. بارو، حصار، حصن، دژ، قلعه ۳. کوشک، کاخ، قصر ۴. ساختمان چند طبقه، آسمانخراش
ماهفرهنگ مترادف و متضاد۱. برج، شهر ۲. قمر ۳. زیبا، قشنگ، جمیل، زیبارو ۴. محبوب، معشوق، یار ۵. دوستداشتنی، مطلوب ۶. بیعیب و نقص، کامل ۷. فصل
مطلعفرهنگ مترادف و متضاد۱. خاستنگاه، برآمدنگاه ۲. جایگاه، طلوع ۳. آغاز کلام، بیتاول (شعر، غزل، قصیده) ≠ مقطع