30 مدخل
اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
۱. تفحص کردن، جستجو کردن، کاوش کردن ۲. کندن، حفر کردن، ۳. کندوکاو کردن
۱. ادرار کردن، شاشیدن ۲. ریدن، غایط کردن ۳. سرگینانداختن
۱. صداق، مهریه، مهر ۲. اتاقک
۱. دولت، هیئتدولت ۲. دفتر ۳. آبریزگاه
اتومبیل، کامیون، ماشین، موتور
بازرسی کردن، کاوش کردن، وارسی کردن، کاویدن، پیجویی کردن، کندوکاو کردن
۱. حفاری، کندن، گود کردن ۲. کاوش کردن، کاویدن ۳. کاوش
۱. ابزار، دستگاه، موتور ۲. خودرو، کامیون، اتومبیل
۱. محو، فنا ۲. محو کردن، پاک کردن ۳. درمحاق افتادن ۴. کاستن، کاهیدن